مدتی است ابهاماتی دارم.
-آیا واقعا بین رابطه حسی با رابطه جنسی فرقی وجود دارد؟
-آیا علاوه بر فلسفه س ک س ،س ک س فلسفی هم داریم.
-چرا در دستشویی فکر بهتر کار می کند؟
-زمانی که انسانی به انسان فحش میدهد یا تحقیر می کند،معمولا اسم حیوان را می برد آیا حیوان هم موقع فحش یا تحقیر حیوان دیگر می گوید"انسان" یا اصلا از کلمه انسان می توان بعنوان فحش استفاده کرد؟
-خدا آدم و حوا را آفرید،مرد ادم شد و حوا زن آیا خدا زنها را ادم حساب نکرد؟یا زنها اصولا آدم نیستند؟
-چرا خدا می تواند تنها باشد اما انسان نه؟
-آیا سیگار و شراب چیز بدی است؟
آیا غذاهایی که یانگوم میپزد واقعا خوشمزه است؟
-آیا واقعا اکثر دختر ها یکی را دوست دارند،عاشق کس دیگری می شوند،با نفر دیگری س ک س دارند و با نفر چهارمی ازدواج می کنند؟
-اگر این دنیا جبر نیست پس چرا تولد و مرگ به دست خودمان نیست؟
-تولد مرگ است یا مرگ تولد
-
این متن خیلی واسم جالب بود چه چیزایی سواله واقعا جالبه
لینکتون را عوض کردم
جواب به سوالاتتون از دیدگاه یک زن:
-بله ، به انسان بستگی دارد که درصد حیوانی اش چقدر باشد یعنی بسته به اینکه برای رضایت این کار را انجام می دهد یا علاقه
-بله می توان از گفتگو وبحث های فلسفی لذت بردو احساس آرامش کرد
-نمیدانم ، شاید به این دلیل که کاری که انجام می دهیم به بعد حیوانی و غریزی مربوط می شود و نیاز به اندیشیدن خاصی نیست و فکرآزاد است
-شاید برای کارهای بی فکر بکار می رود(یعنی تفاوت بین انسان و حیوان )، در مورد دنیای حیوانات اطلاع ندارم
-شاید این داستان ها زاده فکر و خیال انسان ها باشد
ولی زن برای کامل کردن مرد و زن برای کامل کردن مرد هست
وهردو به طور یکسان هم احتیاج دارند
-به دلیل بالا ، احتیاج زن و مرد به هم
و با تحمل تنهایی شاید بتوانید تنها بمانید
-هرچیزی که به سلامتی ضربه بزند "بد" است اگر ضربه نزند ،خیر
-تا حدی به مزاج بستگی دارد ،آیا هشت پا خوشمزه است؟
ویا اینکه هندی ها غذای تند دوست دارند
-نمیدانم ، بستگی به آدمش داره
-مطمئنا جبر و اختیار با هم هستند--امتحان کنید: ابن سینا می گوید:یک پاتون را ببرید بالا .آیا می توانید؟
حالا پای دیگر را ببرید .آیا می توانید؟
-باید تجربه کرد که به تجربه اش می ارزد؟
بابا من قبلا کلی زحمت کشیده بودم برای این پست نظر داده بودم
نوشته رو کوپی میکنی کامنتهاشم کوپی میکردی
چشمک!
راستش را بگویم ، سوالاتتان از هیچ کدام از چیزهایی که من می دانم و نمی دانم نیست ! پس با من بیگانه اند ! اما سخن دیگری دارم ! و آن اینکه این سوالات از سر سادگیشان به ذهن شما خطور کرده است ؟ و یا اینکه اینها پیچیده اند و شما با سادگی این را پذیرفته اید ؟ ( سادگی از من نیست ، گویا مورد علاقه ی شماست )
راستش من فلسفه می خونم و این سوالات برای من خیلی جالب بود و اگه از جایی کپی نشده باشه به نویسنده به دلیل خلاقیتش تبریک می گم. اگه تو تاریخ فلسفه دزدکی یه نگاهی بندازیم میبینیم که سوالها همیشه از پاسخ ها مهم تر بوده اند . تاریخ مصرف خیلی پاسخ ها به پایان اومده اما سوالها همچنان باقی. نمی دونم جناب لی لی چه اصراری به پاسخ دادن به همه اون سوالها دارند . مخصوصا که در مورد بعضی به تکلف افتادن . بعضی سوالارو فقط باید پرسید.راستش این سوالها برای من حالت یک تجربه جدید را داشت تجربه ی یک فضای جدید. نباید این سوالها را جوک دونست . اتفاقا این سوالها شباهتی داشتن به سوالای ویتگنشتاین(دوم) که اون هم نابغه ای بود . می تونید به کتاب فلسفه تحلیلی در قرن بیستم نوشته استرول ترجمه فریدون فاطمی رجوع کنید(مخصوصا فصل آخر) البته ترجمه خوبی نیست اما کتاب خوبی هست. متن انگلیسی در کتابخانه انجمن حکمت موجود است.
اما در مورد سوال شیش فک کنم خدا هم نتونست تنها بمونه!؟!
با تشکر از ح.ع و اظهار لطفتون این سوال ها بر خاسته از عمق وجود بوده و از راهنمایی تون هم بسیار بسیار ممنون آقا یا خانم نون که ظاهرا آقا بنظر می رسید.